یک گلوی بریده حرفش را ... به جهان با نگاه میگوید به علی گاهی آدم از غربت ...
دردِ خود را به چاه میگوید در کنار حسین جنگیدن ... غیرتُ، زخم تیغ میخواهد انتخاب چنین سرانجامی ...
اعتقادِ عمیق میخواهد فکر کن، ظهر، ظهرِ عاشوراست ... در بزنگاه بدترین تهدید ...
جداً از ما کدامیک آن روز ... در کنارِ حسین میجنگید! ...
همیشه به سئوال مصرع آخر این شعر فکر میکردم و هیچ جوابی براش نداشتم
و یقین داشتم در کتابخانه شهید مظاهری ...
ما را در سایت کتابخانه شهید مظاهری دنبال می کنید
برچسب : افتخار,هموطن,محسنم, نویسنده : mazaherivketaba بازدید : 62 تاريخ : جمعه 7 مهر 1396 ساعت: 9:06